قبلا از قول تولستوی نوشته بودم که: هرکس فکرکردن آموخت، اعتقاد برایش دشوار میشود. اول درود بر گفته او. دوم بخوانید نمونهای از این را
عقل و شرع، احمد قابل: من انكار نمیكنم كه از مسير « شرع » ، به محوريت « عقل مستقل» رسيدهام. يعنی در ابتدای تحصيل ، مثل بسياری از طرفداران نظريات رايج ، گمان میكردم كه؛ «عقل شرعی، عقل مستقل از شرع نيست ، بلكه عقل مستفاد از شرع است و تنها در منطقة الفراغ شرع ، حق اظهار نظر را دارد» ، ولی اقرار میكنم كه پس از تحصيلات بيشتر و كاملتر و بررسی دقيقتر متون دينی (قرآن و مجموعهی عظيم روايات شيعی و سنی) به اين نتيجه رسيدم كه؛ «خدای سبحان و صاحب شريعت (ص) و اوليا ء خدا، با صراحت اقرار كردهاند كه عقل ، حجت مستقل باطنی است كه خداوند برای بشر قرار داده است و حجت ظاهری (پيامبران الهی) و شرايع آنان، تنها در منطقة الفراغ عقل، حق اظهار نظر مستقل رادارند و در ساير موارد ، موظف به تأييد و تأكيد حكم عقل میباشند. بنابر اين ، عقل ، حجت اصلی و اولی است و شرع، حجت ثانوی».
عقل و شرع، احمد قابل: من انكار نمیكنم كه از مسير « شرع » ، به محوريت « عقل مستقل» رسيدهام. يعنی در ابتدای تحصيل ، مثل بسياری از طرفداران نظريات رايج ، گمان میكردم كه؛ «عقل شرعی، عقل مستقل از شرع نيست ، بلكه عقل مستفاد از شرع است و تنها در منطقة الفراغ شرع ، حق اظهار نظر را دارد» ، ولی اقرار میكنم كه پس از تحصيلات بيشتر و كاملتر و بررسی دقيقتر متون دينی (قرآن و مجموعهی عظيم روايات شيعی و سنی) به اين نتيجه رسيدم كه؛ «خدای سبحان و صاحب شريعت (ص) و اوليا ء خدا، با صراحت اقرار كردهاند كه عقل ، حجت مستقل باطنی است كه خداوند برای بشر قرار داده است و حجت ظاهری (پيامبران الهی) و شرايع آنان، تنها در منطقة الفراغ عقل، حق اظهار نظر مستقل رادارند و در ساير موارد ، موظف به تأييد و تأكيد حكم عقل میباشند. بنابر اين ، عقل ، حجت اصلی و اولی است و شرع، حجت ثانوی».
<< Home