لوایح
خوشحالم که حداقل اینبار خاتمی کاری را انجام داد درست و بجا. من رو هم از این شک که مخاش معیوب شده و اعتقاداتش دگرگون شده رهانید. او دو لایحه معروف را پس گرفت
اگر چه وقتی درست به موضوع نگاه کنیمِ ، در صورتی که ما در یک جامعه دمکرات پیشرفته زندگی میکردیم، این لوایح از پایه و اساس غلط بودند.( چراکه اختیارات زیادی را به کسی یا کسانی میدادند که منطقی نبود.) اما با وضعی که از ایران میشناسیم، شاید اگر انها به دست انسانهای درست و حسابی میافتاد ، کمکی در جهت بهبود شرایط میشد و کمی از قدرتهای بی حد ولیفقیه میکاهید. اما اینطور که اوضاع پیش میرود، احتمالا این لوایح بازیچهای میشدند به دست آخوندها تا بوسیله آنها بتوانند با دست بازتری ، توجیه گر اقدامات آینده خود گردند (بگذریم از اینکه اساسا اینها دلیلی بر توجیه نمیبینند، اما در این چند سال دیدهایم که هر جا هم که صدای کسی در آمده ، او را به قوانین ضد و نقیض موجود حواله دادهاند!) خلاصه آنکه بر خر مراد سوار میشدند و هر کار میخواستند به صورت قانونی انجام میدادند
گرچه کسانی اصلا این موضوع را نمیبینند و چسبیدهاند به اینکه این بابا گفته بود اگر لوایحم را تصویب نکنید استعفا میدهم، پس چرا خلافش عمل کرد. این برخورد به نظر من گذشتن از اصل و پرداختن به فرع است. آخر در شرایط کنونی رفتن خاتمی چه سودی میتواند داشته باشد جز اینکه این حداقل فرصت را تا انتخابات، میگیرد و امکان این را نمیدهد که بتوان فکری کرد و چارهای اندیشید. شاید در این مدت بتوان راه حلی پیدا کرد و بار دیگر مردم را امیدوار به تغییرات اساسی کرد. البته به مانند آنچه در ۲ خرداد وعده داده شد و عمل نشد
اگر چه وقتی درست به موضوع نگاه کنیمِ ، در صورتی که ما در یک جامعه دمکرات پیشرفته زندگی میکردیم، این لوایح از پایه و اساس غلط بودند.( چراکه اختیارات زیادی را به کسی یا کسانی میدادند که منطقی نبود.) اما با وضعی که از ایران میشناسیم، شاید اگر انها به دست انسانهای درست و حسابی میافتاد ، کمکی در جهت بهبود شرایط میشد و کمی از قدرتهای بی حد ولیفقیه میکاهید. اما اینطور که اوضاع پیش میرود، احتمالا این لوایح بازیچهای میشدند به دست آخوندها تا بوسیله آنها بتوانند با دست بازتری ، توجیه گر اقدامات آینده خود گردند (بگذریم از اینکه اساسا اینها دلیلی بر توجیه نمیبینند، اما در این چند سال دیدهایم که هر جا هم که صدای کسی در آمده ، او را به قوانین ضد و نقیض موجود حواله دادهاند!) خلاصه آنکه بر خر مراد سوار میشدند و هر کار میخواستند به صورت قانونی انجام میدادند
گرچه کسانی اصلا این موضوع را نمیبینند و چسبیدهاند به اینکه این بابا گفته بود اگر لوایحم را تصویب نکنید استعفا میدهم، پس چرا خلافش عمل کرد. این برخورد به نظر من گذشتن از اصل و پرداختن به فرع است. آخر در شرایط کنونی رفتن خاتمی چه سودی میتواند داشته باشد جز اینکه این حداقل فرصت را تا انتخابات، میگیرد و امکان این را نمیدهد که بتوان فکری کرد و چارهای اندیشید. شاید در این مدت بتوان راه حلی پیدا کرد و بار دیگر مردم را امیدوار به تغییرات اساسی کرد. البته به مانند آنچه در ۲ خرداد وعده داده شد و عمل نشد
<< Home