دوزخی

گویند که دوزخی بود عاشق و مست - قولیست خلاف دل در آن نتوان بست گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود - فردا باشد بهشت همچون کف دست

Tuesday, July 27, 2004

قالیچه‌های پرنده ، به نقل از روزنامه شرق

قرن ها پس از آنكه قاليچه هاى پرنده تنها يك افسانه هزار و يك شبى تصور مى شد، يك كاشف فرانسوى شواهد مستندى از وجود قاليچه هاى پرنده در ايران يافته است. هنرى بك در سرداب هاى زيرزمينى قلعه الموت، در نزديكى درياى خزر طومارهايى يافته است كه شواهد جديدى در مورد قاليچه هاى پرنده به دست مى دهند. اين طومارها كه به طرز خارق العاده اى سالم مانده اند، در اوايل قرن سيزدهم ميلادى توسط يك محقق يهودى به نام اسحاق بن شريره نوشته شده اند. قدمت اين نوشته ها اكنون در انستيتوى لئوناردو داوينچى شهر تريست، به كمك روش راديو كربن در حال تعيين است. بنا بر نوشته هاى بن شريره، حكام مسلمان قاليچه هاى پرنده را وسيله اى شيطانى مى دانسته اند و به همين خاطر دانش و سازندگان آن را سركوب كرده اند و ردپاى آن را از تاريخ به دقت پاك كرده اند. هرچند قاليچه هاى پرنده تا اواخر قرن سيزدهم ميلادى بافته و فروخته مى شده اند، اما استفاده از آن در انحصار افراد خاصى بوده است. بنابر يادداشت هاى بن شريره، نخستين اشارات به قاليچه هاى باستانى در دو متن باستانى صورت گرفته است. براساس اين نوشته ها قاليچه هاى پرنده اى كه مى توانستند چند متر بر فراز زمين شناور باشند، نخستين بار توسط كيمياگران و صنعت گران دربار ملكه صبا ساخته شد و ملكه صبا آن را به نشانه عشق خود براى حضرت سليمان فرستاد. اما وقتى ملكه صبا خبر برخورد سرد حضرت سليمان را با هديه اش شنيد، دل شكسته شد و صنعت گران خود را از دربار بيرون كرد. اين صنعت گران در نهايت در ناحيه بين النهرين و در نزديكى شهر بغداد ساكن شدند و كسب و كار خود را ادامه دادند. اكثر اصطلاحات و عبارات فنى به كار رفته در اين قسمت قابل فهم نيستند. اما از قسمت هاى قابل خواندن متن چنين برمى آيد كه قاليچه هاى پرنده هم مانند قاليچه هاى معمولى روى دار بافته مى شده اند و تفاوت آنها با قاليچه هاى معمولى در مرحله رنگرزى بوده است. صنعتگران درباره ملكه صبا گل مخصوصى «به دست آمده از چشمه هاى كوهستان» كشف كرده بودند كه هنگامى كه در معرض حرارت شديد، «داغ تر از آتش حلقه هفتم جهنم» در ظرفى محتوى روغن يونانى قرار مى گرفت، خاصيت ضد مغناطيسى پيدا مى كرد. با توجه به مغناطيسى بودن كره زمين، و وجود ميليون ها محور مغناطيسى كه از قطب جنوب تا قطب شمال كشيده شده اند، قاليچه هايى كه الياف شان به اين گل آغشته مى شد مى توانستند از سطح زمين فاصله بگيرند. اين فاصله با توجه به غلظت و ميزان گل به كار رفته، از يك متر تا چند ده متر مى رسيد. محورهاى مغناطيسى مانند ريل هاى هوايى عمل مى كردند و قاليچه مى توانست در امتداد اين محورها پيش رود. براساس يادداشت هاى بن شريره، كتابخانه اسكندريه تعداد زيادى از اين قاليچه هاى پرنده را در اختيار داشته است و آن را براى گردش ميان قفسه هاى مملو از پاپيروس كتابخانه در اختيار مراجعه كنندگان به كتابخانه مى گذاشته است. اين كتابخانه كه در يك زيگورات قرار داشته است، بيش از ۴۰ هزار طومار خطى در اختيار داشته است كه توسط سيصد نسل از كاتبان نگاشته شده بود. سقف اين كتابخانه آن قدر بلند بوده است كه بسيارى از مراجعه كنندگان ترجيح مى داده اند به حالت شناور در هوا و روى قاليچه هاى پرنده مطالعه كنند. بر اساس يادداشت هاى بن شريره، ساخت قاليچه هاى پرنده در سرزمين هاى اسلامى به دو دليل سركوب شد. نخست اين كه حكام مسلمان مى گفتند بشر قرار نيست پرواز كند و قاليچه هاى پرنده باعث به هم خوردن نظم امور مى شوند. دليل دوم بيشتر اقتصادى بود. بسيارى از اشراف و ثروتمندان عرب ثروت خود را مديون گله هاى شتر و اسب خود بودند و دلشان نمى خواست چند صنعتگر فقير و بى چيز با ساخت قاليچه هاى پرنده كسب و كار آنها را نابود كنند. قاليچه هاى پرنده در زمان حكومت خلفاى اموى و عباسى به شدت سركوب شدند و در نهايت با حمله مغول ها به آسياى مركزى، در هرات و بلخ و بخارا حمام خون به راه افتاد. مغول ها در جريان غارت و تاراج خود، چند قاليچه پرنده هم پيدا كردند و هنگامى كه مردى به آنها گفت اين قاليچه ها تيزروتر از اسب هاى پاكوتاه مغول ها هستند، چنگيزخان چنان از اين توهين برآشفته شد كه سر مرد را از تنش جدا كرد و دستور داد تمام قاليچه هاى پرنده قلمرو وسيعش را جمع آورى و نابود كنند.