دوزخی

گویند که دوزخی بود عاشق و مست - قولیست خلاف دل در آن نتوان بست گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود - فردا باشد بهشت همچون کف دست

Friday, July 01, 2005



این قضیه مشروبات الکلی در میهمانیهای رسمی جمهوری اسلامی هم شده داستانی. آخریش هم این سفر اخیر مجلسیان بود به بلژیک که آقایان یه میهماندار امر کردند که نه تنها برای آنها مشروب سرو نکنند، بلکه خود اروپاییان هم نوشیدنی الکلی نخورند.

آخه این دیگه چه جورشه؟ خوب دوست ندارید، یا دینتان اجازه نمی‌دهد یا هر دلیل دیگری، خوب نخورید. به بقیه چکار دارید. تازه، وقتی که آدم میره میهمانی، هرچی جلوش میگذارند، تشکر میکنه. اگه دوست داشت میخوره، اگه نه هم بهش دست نمی‌زنه. دیگه نباید لگد بزنه و هرچه هست رو به هم بزنه که!!! یکی به این سیاست مداران ما ادب یاد بده. این چه وضعش است

نمی‌دونم به چه دلیل، این اسلامیون حاکم فکر میکنند که هر کاری که اونها میکنند را باید دیگران هم انجام بدند؟ فکر کنم تقصیر ما ایرانیهاست که اینها رو پررو کردیم. ماه رمضون، هیچکس حق نداره تو خیابون چیزی بخوره! چرا؟ چون یک عدده می‌خواهند روزه بگیرند. خوب بابا، خودب عبادت کن، توفیقش هم نگه دار برای خودت، ما نخواستیم

جدا که خیلی رو دارند اینها