دوزخی

گویند که دوزخی بود عاشق و مست - قولیست خلاف دل در آن نتوان بست گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود - فردا باشد بهشت همچون کف دست

Friday, April 23, 2004

صراحت

اين نامه اعضا انجمن دفاع از آزادي مطبوعات به خامنه‌ای هم فکر کنم که جزو نامه‌های تاریخی نوشته شده در ایران باقی بمونه. واقعا که شاهکاره

در جایی آورده‌اند

اجازه دهيد بدون تعارف و مجامله مشکل مطبوعات را با شما در ميان بگذاريم: انجمن دفاع از آزادی مطبوعات کماکان نقش مقام رهبری را در تضييقات غيرقانونی و شبه قانونی نقش اصلی دانسته که از طريق نهادهای انتصابی تحت امر خود از قبيل قوه‌قضائيه، شورای نگهبان، مجمع تشخيص مصلحت نظام، شورای عالی امنيت ملی و سازمان صداوسيما، عرصه را بر مطبوعات آزاد و روزنامه نگاران مستقل به شدت تنگ کرده و رکن چهارم مردمسالاری در ايران را جدا مختل کرده است.

به راستی مقام رهبری درباره اعمال فشار بر مجلس شورای اسلامی و جلوگيری از اصلاح قانون مطبوعات و سلب حق تقنين از قوه مقننه چه جوابی دارند؟ در شرايطی که حتی در برخی از کشورهای خاورميانه شاهد حذف مجازات زندان برای جرائم مطبوعاتی هستيم، پاسخ آن مقام محترم به زندانی بودن بيش از ده روزنامه‌نگار چيست؟ مقام رهبری برای توقيف نزديک صد نشريه در کمتر از چهار سال – که يک رکورد جهانی محسوب می‌شود- چه جوابی دارند؟



این صراحتی که ایندفعه در این نامه دیده میشه، واقعا من که تابحال در هیچ نامه نوشته شده در جمهوری اسلامی ندیده‌ام. اول اینکه اینبار شخص سید علی رو مخاطب قرار داده‌اند و دوم مستقیم سوالاتشون رو مطرح کرده‌اند. این صراحت واقعا جای تحسین داره. حتی متن استعفای نبوی هم که ۱-۲ روز قبلش دراومد نمیتونه با این نامه رقابت بکنه
البته اگه بخواهیم به دقت به استعفای نبوی نگاه کنیم، اصلا حرفی نزده. یا اینکه زده، اما به همون روش همیشگی حکومتیان ایران که انقدر سربسته حرف می‌زنند که به درد عمه شون میخوره. بابا خوب تو اگه میخوای اعتراض کنی که مثل بچه آدم حرف بزن. اگه هم که نمیخوای که بشین سرجات که مثل باقی رفیقات ۱ ماه دیگه دورت تموم بشه و بعد از ۴ سال کار، تا آخر عمر حقوق بازنشستگی بگیری ( که قطعا خیلی بیشتر از اونه که معلم‌ها وقتی ۳۰ سال مار می‌کنند میگیرند!) و بالاخره همینطوری کارت رو بکنی
تو سرمقاله ای که محمد قوچانی درباره زندگی نبوی نوشته و مصاحبه‌ای که در همون شماره شرق با اون انجام دادند، قشنگ معلومه که این طرف، همون کله خری که اول انقلاب بوده (که خوب میگیم اون موقع جوون بوده) هنوز هم هست. یعنی توی روشهاش هیچ تغییری پیدا نشده. فقط حالا دیگه تفنگ به دست نیست. همین

والا به قول شمس الواعظین و عمادالدین باقی ، حداقل قضیه اینه که اگه اینها از کرده خودشون در این سالها پشیمونند، باید صریحا از مردم عذرخواهی کنند و این مطلب رو بیان کنند. در غیر این صورت، واقعا باید به آنها شک کرد

برگردم به نامه نوشته شده به سیدعلی. خلاصه اینکه اگه درست نگاه کنیم، همونطور که سازگارا میگه(فکرکنم در مصاحبه با رادیو آمریکا)، از هر طرف که بریم (حتی نهادهایی مانند قوه مجریه) همه چیز در دستان سیدعلی خان است و واقعا هنر نامه این بوده که با استفاده از سخنان خود همین رهبر توضیح اتفاقات افتاده در این چند سال را از او می‌خواهد و میگوید که بابا ، آخوندک، از خودت شرو کن