دوزخی

گویند که دوزخی بود عاشق و مست - قولیست خلاف دل در آن نتوان بست گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود - فردا باشد بهشت همچون کف دست

Monday, June 14, 2004

مطلبی شهرام فرهنگی نوشته است در شرق در باره چه. فارغ از رد یا قبول روشهای قهرمان مقاله، بخواندنش می‌ارزد . در قسمتی از آن نوشته

من اعتقاد دارم نبرد تنها راه كسانى است كه براى آزادى خود مى جنگند، من به پيمان خود عمل مى كنم. بعدها ممكن است بسيارى از آدم ها مرا يك ماجراجو خطاب كنند. اين دروغ نيست، من يك ماجراجو هستم اما از نوعى ديگر. از آنهايى كه براى اثبات ايمانشان زندگى را به بازى مى گيرند. ممكن است زندگى من در اين مسير به پايان برسد، من دنبال مرگ نمى گردم اما احتمال رويارويى با آن وجود دارد. پس شايد اين آخرين خداحافظى من باشد. حالا يك تمايل شديد كه من آن را با شور و شوق يك هنرمند صيقل داده ام، پاهاى لرزان و ريه هاى خسته ام را استوار نگه مى دارد. من مى روم. گه گاه اين فرمانده كوچك قرن بيستم را ياد كنيد و از پسر ياغى خود بوسه اى را بپذيريد