دوزخی

گویند که دوزخی بود عاشق و مست - قولیست خلاف دل در آن نتوان بست گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود - فردا باشد بهشت همچون کف دست

Wednesday, June 02, 2004

زلزله‌ی تهران: احتمال کمی که نگران‌کننده است

این نوشته حسین درخشان هست. اما چون واقعا مهمِ ، با اجازه اینجا میگذارمش

اين طور که به نظر می‌رسد، احتمال آمدن زلزله‌ای در چند روز آينده در تهران از هميشه بالاتر است.

من که چيزی از علم زلزله‌شناسی نمی‌دانم، ولی دوستانی دارم که در رشته‌هايی نزديک‌تر به اين موضوع در بهترين دانشگاه‌های دنيا درس خوانده‌اند و آنها هستند که می‌گويند تيم دانشگاه شريف و به طور مشخص دکتر رحيمی‌تبار کارش خيلی درست‌تر از اين حرف‌هاست که بخواهد الکی از روی شکم حرف بزند و مردم را بترساند. اگر او چنين احتمالی را درباره‌ی زلله‌ای در تهران داده، نبايد آن را سرسری گرفت.

مهدی يحيی‌نژاد، که از المپيادی‌های فيزيک ايران است و الان در دانشگاه ام.آی.تی دارد دکترای فيزيک می‌گيرد، يکی از چند دوستی است که اعتبار علمی دکتر رحيمی‌تبار را تاييد می‌کند:

دکتر رحیمی تبار از دانشکده فیزیک شریف دکترای خود راگرفته است. او تنها در سه سال گذشته بیش از ده مقاله در مجلات بسیار معتبر فیزیک دنیاهمچون فیزیکال ریویو لتر چاپ کرده است. تخصص اصلی او در فیزیک ماده چگال، آشوب وفیزیک آماری است. او سالها در مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات که شاید آنرا می توان معتبرترین مرکز غیر دانشگاهی کشور نامید مشغول به تحقیق بوده است.

او در مقاله های اخیر خود روشی در کشف سیگنال در امواجی که به ظاهر نویز بنظر می رسند، ارایه داده است. ظاهرا او از همین روش برای پیش بینی چند زلزله در دقایق کوتاهی قبل از آن استفاده کرده است. اما از آنجایی که این کار هنوز در جایی به چاپ نرسیده در مورد درستی یا دقت آن نمی توان قضاوتی ارایه داد.

اینطور که گفته می شود اخیرا او بر مبنایی روش دیگری که گزارش روش در مقاله‌ی کوتاه ونسبتا مبهمی آمده است، ادعا می کند که احتمال آمدن زلزله در آخر این هفته وجود دارد. (البته کسی بطور مستقيم اين را از دکتر رحيمی‌تبار نشنيده، ولی ظاهرا اين را جايی گفته يا نوشته است. کاش در ايران بودم و می‌شد اين را خودم چک کنم. کسی خبری ندارد؟)

مهدی اضافه می‌کند:

اگر این ادعا از یک شخص عادی آمده بود، آنرا نمی شد چندان جدی گرفت ولی اکنون که یکی از بهترین فیزیکدانان جوان ایران چنین احتمالی را پیش بینی میکند از آن نمی توان براحتی چشم پوشی کرد. نکته این است که با احتمال مواجهیم ولی اگر با این احتمال ده درصد هم باشد به هزینه آن می ارزد که از تهران برای چند روز آینده دور شد.

مهدی هرچند در مورد فیزیک ماده چگال اطلاع دارد و می تواند بر اهمیت و صحت کار دکتر رحیمی تبار در اين زمينه گواهی دهد، اما برای محکم‌کاری می‌گويد که از زلزله چیزی نمیداند و عقيده دارد که کسی به اعتبار رحیمی تبار اگر واقعا به احتمال وقوع زلزله باور نداشت موقعیت و اعتبار خود را به خطر نمی‌انداخت.

من هم گمان می‌کنم که احتمال اين زلزله هرچقدر باشد عقل سالم حکم می‌کند که آدم خودش را برای آن آماده کند. (راه‌های آماده شدن برای زلزله‌ی تهران را هم چند روز پيش شرق چاپ کرده بود) شما هم بد نيست آن را بخوانيد و به آن عمل کنيد.

با اين همه خدا کند اتفاقی نيفتد و اين چند روز آينده به خوبی و خوشی بگذرد. ولی مشکل اين جاست که حکومت ايران به دليل ترسی که بخاطر امنيت داخلی دارد، ممکن است حتی اگر به قيمت جان مردم هم شده، اطلاعاتی را از آنان مخفی کند. ولی ما که پدرو مادرمان داخل همان تهران روز و شب می‌گذرانندمان نمی‌توانيم درباره‌ی چنين موضوع مهمی ملاحظات سياسی را بهانه کنيم و هشدار ندهيم. اگر چيزی نشود که چه بهتر، ولی اگر بشود و ما هشدار نداده باشيم، هرگز خودمان را نمی‌بخشيم.