دوزخی

گویند که دوزخی بود عاشق و مست - قولیست خلاف دل در آن نتوان بست گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود - فردا باشد بهشت همچون کف دست

Sunday, May 23, 2004

تنبل‌های کلاس

چندیست در این فکرم که چرا این ادیان سامی ، همگی همین یک تکه زمین را پیدا کردند برای ظهور در عالم هستی؟ این خداوندی که گفته میشود عقل کل عالم است، آیا بقیه نقاط جهان را نمی‌شناخت. آیا نمی‌دانست که آنور دنیا سرزمینی وجود دارد که ردزی کریستف کلمب کشقش خواهد کرد؟ آیا چین را ندیده بود؟ مگر آنها آدم نبودند که همه الطاف خودش را شامل این تکه زمین در خاورمیانه کرد؟ ما بندگان مقربش بودیم؟ آیا خدا به راسیسم اعتقاد دارد؟ در این صورت که حتما از حکومت آفریقای جنوبی (حکومت پیشین) حمایت میکرد

جدا چرا همه ادیان در همین یک تکه جا ار انسانها نازل شده‌اند؟ خداوند اگر ذره‌ای محاسبه میکرد ، میدید که چنانچه سرزمین چین را مورد لطف قرار میداد، علی‌آلحساب یک میلیارد و نیم نقد به حسابش واریز میشد. فارغ از آنهایی که غیر مستقیم مشرف میشدند. او چرا این فکرها را نکرده بود؟ هنوز برایم حل نشده است

واقعا دانشش به اینجا نرسیده بود که بابا جون، جهان طی ۲۰۰۰ سال آینده جمعیتی معادل ۶.۵ میلیارد نفر خواهد داشت. خوب برو روی آنها سرمایه گذاری کن! این رو که دیگه هرکسی میداند که بازار بیشتر سود بیشتری میدهد. خوب چرا این کار را نکرد

گاهی فکر میکنم که او فرق شاگردان خوب و بدش را فهمیده بود. آنهایی را که به هیچ وجه خر نمی‌شدند که از خیرشان گذشت (باقی ۶.۵ میلیاردی که از ادیان سامی بی بهره‌اند ) آمد و تکه زمینی انتخاب کرد در قلب سرزمینهای نفت خیز.عده‌ای را باز امتحان کرد. آنهایشان را که بندگان بهتری بودند، به نقاط دیگر فرستاد و شاگردهای تنبل را در همین آب و هوای گرم نگه داشت و به دین مبین اسلام مشرف کرد. شاید که به این روش بتواند عذابی را که جهنمش می‌خواند در زمین خاکی محیا کند. نشانشان داد که همین لیاقتشان است .آن باعث شد که این قوم در نهایت جهل و کثافت به زندگانی ادامه بدهند تا بفهمند که فرقشان با شاگردان زرنگ کلاس درس خدا چه بوده است.

اگر به آنها بگوید که آبی که سگ در آن بشاشد را چنانچه فلان قدر باشد ، تمیز است، آنها نوش جان میکنند! خوب از اینها انتظار بیشتری آبا میتوان داشت؟ میتوان از آنها خواست که آپولو هوا کنند؟

خیر. اینها لایق آن هستند که چنین حکومتهایی هم برایشان فرمان برانند و خار و خفیفشان کنند. لحظه‌ای به مجمع کشورهای عرب در تونس نگاه کنید. خیلیهایشان حتی نام جمهوری هم بر خود نهاده‌اند. اما بحث امروزشان این است که مثلا اجازه بدهیم زنان بدون اجازه ما آب بخورند یا که نه! چون در این صورت اسلام به خطر می‌افتد. آخر در قرن ۲۱، ما هنوز باید اندرخم کوچه مستحبات و مکروهات باشیم؟ یا آیا اگر هم تظاهرات صوری علیه جنگ برگذار میکنیم، باید بدان دلیل باشد که فلان مسلمان را در فلان جا فلانش کردند؟ یا باید بدان جهت باشد که با فلان انسان رفتاری دور از شان انسانیت کردند؟ تازه، شما که برای جان همان مسلمانهای کافر بعثی انقدر واق واق میکنید ، آیا ذره‌ای نگرانی به خود راه می‌دهید که مسلمانی دیگر را در زندانهای سید علی، چنین و چنانشان میکنند؟ آیا هیچ به آن فکر کرده‌اید؟ مگر خون آن عراقیها از اینها رنگینتر است؟ مگر آن عراقیها نبودند که ۸ سال فرزندان این کشور را کشتند. همان فرزندانی را که شما امروز خود را وامدارشان می‌دانید. همانهایی که به سبب وجود آنها، از لقب بسیجیشان سوء استفاده میکنید

مختصر آنکه فکر میکنم چه میشد که خدا این تکه زمین را برای اعمال قهرش به شاگردان تنبلش انتخاب نمی‌کرد. شاید در آن صورت ، ایران هم امروز سرنوشتی دیگر داشت. شاید که ما بجای سایه این و آن را در ماه دیدن، آپولو هوا می‌کردیم، هواپیما اختراع می‌کردیم، بیماریهای بشر را درمان میکردیم، و هزاران کار از این دست انجام می‌دادیم و مرگ صادر نمی‌کردیم، موعظه نمی‌کردیم، مدام انقلابمان را گسترش نمی‌دادیم ، خرافات در سر نمی‌پروراندیم، یک من ریش نمیگذاشتیم، نمازهای طولانی شب با الله و اکبرهای غلیظ نمی‌خواندیم و صادرات فاحشه نداشتیم و هزار کثاقتکاری دیگر نمی‌کردیم

فقط وفقط زندگی میکردیم