دوزخی

گویند که دوزخی بود عاشق و مست - قولیست خلاف دل در آن نتوان بست گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود - فردا باشد بهشت همچون کف دست

Saturday, May 22, 2004

پیشرفت اجتماعی

آنچه امروز در کشور ما می‌گذرد ، از نظر من ، محصول عدم پیشرفت فرهنگی است. می‌دانم که عادت داریم به گذشته چندین و چندساله خود بنازیم. اما آن فقط می‌تواند درد کمبودهای امروز ما را درمان کند و بس. در جهان امروز با این معیارهای زندگی و ارزشی انسانی نیازمند تحولی بس عمیق هستیم تا به آزادی دست یابیم. تعویض حکومت شاید تنها قدمی کوچک در این راه باشد. ما تا خودمان را متحول نکنیم، خیری از هیچ حکومتی نخواهیم دید

مگر غیر این است که حکومت را افراد خود جامعه تشکیل می‌دهند؟ مگر ۲۲ بهمن ۵۷ همین مردم به خیابانها نریختند و از آخوندها استقبال نکردند؟ مگر همینها تا سالها از زدن هر حرف حقی جلوگیری نمی‌کردند؟

اشتباه است اگر فکر کنیم که فقط عده‌ای مردم را سرکوب کردند و توانستند ایران را به این روز بیندازند. با این کار آنها را غولی می‌کنیم و توان تغییر را از خود می‌گیریم. البته ممکن است که شرایط کلی هم آنروز برای قدرت گرفتن آخوندها مناسب بود اما غافل شدن از تاثیر مستقیم مردم ما را از جاده اصلی منحرف میکند

معتقدم که در سال ۵۷ اگر سطح مطالبات مردم بالاتر بود، سطح فرهنگیشان متفاوت بود ، دیگربار استبداد بر ما حاکم نمیشد. اتفاقی که افتاد ناشی از جهل توده‌های ما بود. امروز این واقعیت را می‌بینیم که با افزایش سطح فرهنگی، حکومت خود به خود در حال تغییراست. قطعا لایه‌هایی در آن جلوی این دگرگونی ایستادگی می‌کنند اما مطمعنا قادر نخواهند بود در طولانی مدت - اگر اکثریت بخواهند - پایداری چندانی کنند

این سطح فرهنگی اما از کوچکترین نهاد اجتماعی شروع می‌شود. ما نیازمندیم که درک عمومی را از مفاهیم مدرن اجتماعی بالا ببریم و این محقق نمی‌شود مگر با تغییر تک تک اعضاء این اجتماع. ارتباطات بیشتر و دیدن زندگی دیگر جوامع میتواند کمک موثری در این زمینه انجام دهد. در حجم وسیع این فقط به کمک وسایل ارتباط جمعی امکان‌پذیر است. ما شاهد تاثیرگذاری مطبوعات در همان مدتی که توانستند حضوری پررنگتر داشته باشند ، بودیم. اما هنوز نفوذپذیری فرهنگی به توسط مطالعه در ایران چندان نیست. پس طریق فراگیر همانا رادیو و تلویزیون آزاد است. البته از از انواع لوس‌آنجلسی آن که جز تخریب ثمری دیگر ندارد. نیازمند رسانه‌ای هستیم که بتواند مردم را برای زندگی پیشرفته آماده سازد. البته نه اینکه سعی در تغییر ظاهر کند - که این کار امتحان خود را پس داده. بلکه سعی کند نیاز به آزادی و تحمل عقیده مخالف را در ما ایجاد کند. بفهمیم که باید همه را تحمل کنیم. به خود حق ندهیم که به هربهانه‌ای جلوی دیگری را بگیریم. قطعا اگر جمع به چنین سطح مطالباتی دست یابد، هیچ اقلیتی نخواهد توانست با تمسک به عقاید قرون وسطیی، آزادیها را از ما بگیرد

خبری که در مورد اعطای وام به بهروز افخمی منتشر شد شاید بتواند شروعی در این زمینه باشد. البته به شرط آنکه آنها گرفتار بندو بستهای موجود نشوند و بتوانند کمکی کنند در افزایش آگاهی‌های عمومی. نه به روش لاریجانی با پخش راز بقا و برنامه‌های از رده خارج علمی بلکه کار بر روی ظرفیت سازی اجتماعی