دوزخی

گویند که دوزخی بود عاشق و مست - قولیست خلاف دل در آن نتوان بست گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود - فردا باشد بهشت همچون کف دست

Monday, July 05, 2004

خواستم جلوي خودم رو بگيرم و حالا که همه ، باغرض و بی غرض ، مشغول حمله به کارهای شیرین عبادی هستند، درباره او نقدی ننویسم. اما این اظهارات اخیرش دیگه کار دست ما داد. آخه این خانوم عزیز پیشنهاد فرمودند که باید ارتش جهانی تشکیل بشه!!! بابا، آخه تو جایزه صلح گرفتی، این پرت و پلاها چیه میگی خانوم جون؟ بعدش هم چرا همش در مسئلی دخالت میکنی که در تخصصت نیست. خوب همینطوری بهانه میدی دست این و اون که همه چیز رو از اساس مردود اعلام کنند؛ منظورم جایزه نوبلت هست بابا

دوم اینکه باز کیهان درحال نشان دادن خط به دست نشاندگانش هست در مجلس انتصابی هفتم. درباره لایحه آزادی اطلاعات که بحثش هست اینروزها، نوشته که: این لايحه ، كدام مشكل از مشكلات مردم را مرتفع مي‌سازد؟! شايسته است نمايندگان مجلس به دولت تذكر دهند كه وقت خود را به صرف لوايح بي فايده و غيرضروري ننموده و از دولت بخواهند كه لوايح مفيد و ثمربخش كه مشكلات كلان جامعه را حل مي‌كند، تهيه نمايند
البته حق داره شریعتمداری بی پدر و مادر. خوب اون دار و دسته که فقط خودشون رو ( پابوسان ولی فقیه) مردم می‌دونند که اصلا مشکلی نداشتند در این ۲۵ سال حکومت استبدادی. هرجا که دلشان خواسته رفته‌اند و سرک کشیده‌اند. اونجا هم که به ضررشان بوده، خبرها را سانسور کرده‌اند و می‌کنند. انگار نه انگار که در دنیا اتفاقی افتاده. خوب دیگر چه مشکلی دارند که برای رفعش قانون بخواهند. لابد مشکلاتی هم که برایشان تقاضای قانون کردند، محدودیتهای ظاهری‌ست که امروزه جلوی جنایتهای بیشتر امثال شریعتمداری را میگیرد. میخواهند که این خرده گیری‌ها هم دیگر نباشد

سوم اینکه این خشک مغزان ظاهربین، باز افاضات فرمودند و گل‌واژه تلاوت فرمودند. پیشنهاد فرمودند که استخوانهایی را که بعنوان شهید هر از چندی در ایران دفن میکنند را اینبار به هامبورگ و لندن ببرند برای خاک کردن! آخه حماقت را ببین به کجا میرسد. خودشان که بی‌آبروترینند در دنیا. حالا یک مشت بدبختی که رفتند و برای مملکتشون کشته شده‌اند را میخواهند مضحکه کنند و بازیچه در کشورهای خارجی. استنادشان به چیست؟ میگویند که انگلستان هم اجساد سربازانش در جنگ جهانی دوم را که در ایران در سالهای بعدش پیدا شد، در سفارت خانه خودش در تهران دفن کرده. بی زحمت یکی ارتباط منطقی این دو حرکت را به من نشون بده، ممنون میشم

چهارم اینکه باز هم اروتیک اسلامی دارد رخ مینمایاند در سخنهای آقایان. از یک طرف که آقایان در مجلس دارند به پیشنهاد شریعتمداری عمل میکنند برای رسیدگی به مشکلات واقعی مردم. طرح ارائه میدهند برای چگونگی استفاده از روسری برای زنان (لینکش یادم نیست) . از طرف دیگر، جناب شهردار قاتل دکتر سامی ، مشکلات جنسی خودشان را به بقیه نسبت میدهند و میگویند که: نمي‌توان چشمان يك خانم بزك كرده را مدتها در مقابل ديدگان مردم گذاشت و قرار شده که از اين پس، شهرداري تهران محتواي تبليغات شهري فيلم‌هاي سينمايي در پايتخت را كنترل کند. این هم نمودی دیگر از رسیدگی به مشکلات اساسی مردم

باقیش رو می‌نویسم : بدون شرح