دوزخی
گویند که دوزخی بود عاشق و مست - قولیست خلاف دل در آن نتوان بست گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود - فردا باشد بهشت همچون کف دست
Wednesday, February 10, 2010
Sunday, November 09, 2008
به یاد یوسف
خبر کوتاه و غم انگیز بود. او اما همانند آخرین دیدارمان به همراه عبدی در خاطرم خواهد ماند.
Saturday, July 14, 2007
Friday, May 25, 2007
Thursday, May 03, 2007
بیژن جزنی ؛ زندگی و فعالیتهای او
بیژن جزنی تنها و تنها فعال سیاسی بود که نقش خمینی و احتمال برآمد او را پیشبینی کرده بود. پیشبینی در مورد تهدید خمینی در شرایطی صورت گرفت که نزدیکترین طرفداران خمینی حتی در خواب و رویای خود انتظار قرار گرفتن در راس جنبش ضددیکتاتوری را نمیدیدند
بــه پــرنیــان شفــق زخون شراره دمید
زسرخی اش شرری به هر ستاره رسید
گلوله بارد که تـا بـرآرد زشـط آتـش و خـون زصبــح تــوده نـویــد
زسرخی هر ستاره اکنون نشسته در تن شب (نشان صبح سپید) 2
ببین که شهر و جنگل ها زقهر آنان خونین است
شهــــــاب راه آینــــــــده زخون آنان آذیـن اسـت
شکوه روشنی فردا زخون برآرد سر
بگو به میهن که خون بیژن ستاره گشت و از آن چه سان شراره دمیـد
به سرخی هـر ستاره اکنـون نشستـه در تـن شـب (نشان صبح سپید) 2
زســرنگــونــی شـــب کنون نگر همه جا
زخشم و کینه ی خلق شراره گشته به پا
به نام هر یل که از سیهکل چو تندری دمد از ســرود آتـــش و خـــون
شهادت هر ستاره سازد زسرخ چهره ی خویـش (تلاش و کینه فزون) 2
رهــائــی خلــق ایــران نبرد ما را آئیـن اسـت
و کهکشان فـردای اش زخون آنان آذین است
شکوه روشنی فردا زخون برآرد سر
بگو به میهن که خون بیژن ستاره گشت و از آن چه سان شراره دمیـد
به سرخی هـر ستاره اکنـون نشستـه در تن شـب نشان صبح سپید
بــه پــرنیــان شفــق زخون شراره دمید
زسرخی اش شرری به هر ستاره رسید
گلوله بارد که تـا بـرآرد زشـط آتـش و خـون زصبــح تــوده نـویــد
زسرخی هر ستاره اکنون نشسته در تن شب (نشان صبح سپید) 2
ببین که شهر و جنگل ها زقهر آنان خونین است
شهــــــاب راه آینــــــــده زخون آنان آذیـن اسـت
شکوه روشنی فردا زخون برآرد سر
بگو به میهن که خون بیژن ستاره گشت و از آن چه سان شراره دمیـد
به سرخی هـر ستاره اکنـون نشستـه در تـن شـب (نشان صبح سپید) 2
زســرنگــونــی شـــب کنون نگر همه جا
زخشم و کینه ی خلق شراره گشته به پا
به نام هر یل که از سیهکل چو تندری دمد از ســرود آتـــش و خـــون
شهادت هر ستاره سازد زسرخ چهره ی خویـش (تلاش و کینه فزون) 2
رهــائــی خلــق ایــران نبرد ما را آئیـن اسـت
و کهکشان فـردای اش زخون آنان آذین است
شکوه روشنی فردا زخون برآرد سر
بگو به میهن که خون بیژن ستاره گشت و از آن چه سان شراره دمیـد
به سرخی هـر ستاره اکنـون نشستـه در تن شـب نشان صبح سپید
پلی تکنیک تسلیم نخواهد شد
این خواب آشفته باز هم تعبیر نخواهد شد حتی اگر چماق به دستان به دانشگاه هجوم بیاورند و چون دانشگاه لرستان ، حراست دانشگاه دروازه تاراج و هجوم ناجوانمردانه غوغاسالاران شود! و دانشجویان مظلومانه کتک بخورند و گرمی خون ، اندام شان را نوازش کند. مگر نه آنکه یک بار محیط دانشگاه را شخم زدند و آن را از اغیار تهی کردند ؟ پایان کار چه شد ؟ نسلی شوریده تر از خاکستر نسل های سرکوب شده قبلی برخاست و مصمم تر کاخ استبداد را به لرزش در آورد.
اینک نیز چنین خواهد شد. همانگونه که فریاد های اعدام و طناب دار گروه های فشار برای ممانعت از سخنرانی دکتر سروش در سال 1375 به جایی نرسید و فقط عزم مبارزه را تشدید کرد ،همانگونه که بازداشت جمعی از دانشجویان در سال 1375 و پلیسی کردن دانشگاه پلی تکنیک با خوش خدمتی رئیس فعلی به جایی نرسید و سرانجام دانشجویان حرفشان را به کرسی نشاندند و رئیس خائف را از مسندی که به ناحق بر آن تکیه زده بود به زیر کشیدند.
همانگونه که تهمت ها ، تزویر ها و توطئه های گوناگون مجال توفیق نیافتند و موازی سازی و ممانعت از برگزاری انتخابات انجمن اسلامی حقیقی نیز نتوانست عیار رادیکال انجمن اسلامی پلی تکنیک را مخدوش کند .
همانگونه که ده نمکی که آن روز خواهان بر چیده شدن بساط انجمن دین نما و سکولاریزم در دانشگاه بود ، سر از سینما در آورد ... پلی تکنیک جایی نیست که بتوان فریاد آزادی خواهی و چراغ انتقاد را در آن خاموش کرد
اینک نیز چنین خواهد شد. همانگونه که فریاد های اعدام و طناب دار گروه های فشار برای ممانعت از سخنرانی دکتر سروش در سال 1375 به جایی نرسید و فقط عزم مبارزه را تشدید کرد ،همانگونه که بازداشت جمعی از دانشجویان در سال 1375 و پلیسی کردن دانشگاه پلی تکنیک با خوش خدمتی رئیس فعلی به جایی نرسید و سرانجام دانشجویان حرفشان را به کرسی نشاندند و رئیس خائف را از مسندی که به ناحق بر آن تکیه زده بود به زیر کشیدند.
همانگونه که تهمت ها ، تزویر ها و توطئه های گوناگون مجال توفیق نیافتند و موازی سازی و ممانعت از برگزاری انتخابات انجمن اسلامی حقیقی نیز نتوانست عیار رادیکال انجمن اسلامی پلی تکنیک را مخدوش کند .
همانگونه که ده نمکی که آن روز خواهان بر چیده شدن بساط انجمن دین نما و سکولاریزم در دانشگاه بود ، سر از سینما در آورد ... پلی تکنیک جایی نیست که بتوان فریاد آزادی خواهی و چراغ انتقاد را در آن خاموش کرد
حسین موسویان در فیلم جنایت مقدس از رضا علامهزاده
حسین موسویان همین عضو ارشد تیم مذاکره کننده هستهای ایران به سرپرستی حسن روحانی است که چند روز پیش به اتهام جاسوسی دستگیر و با قرار وثیقه آزاد شد
Wednesday, March 28, 2007
به بهانه مسئله دستگیری سربازان انگلیسی
در این چند روز گذشته که ماجرای دستگیری ملوانان انگلیسی، هیاهوی مسائل ایران را دوچندان کرده، نکتهای در خبرها و خبررسانیهای بینالمللی توجه من را جلب کرده. این موضوع تقریبا در تمام خبرگزاریهایی که من پیگیری میکنم (و عمدتا به جناههای معتدل سیاسی وابسته هستند) به چشم میخورد. نمونه این خبرگزاریها، سی ان ان و بی بی سی هستند
از روز اول این حادثه، مدام این جمله به گوش من خورده که این افراد توسط سپاه پاسداران دستگیر شدهاند که جدای از نیروی دریایی ایران است. دفعات اول ذکر این موضوع خیلی برایم مهم نبود. اما کم کم احساس کردم که ظاهرا تاکید خاصی روی این مسئله میشود و قصد بزرگنمایی این مسئله دارند که : این کسانی که ملوانان را دستگیر کردهاند، از سپاه هستند. جوری وانمود میشود که سپاه جزئی از نیروهای مسلح ایران نیست و بصورت خودسر هر کاری خواست میکند. البته این مسئله میتواند درست باشد. اما خودسری درباره همه در ایران صادق است و استثنایی درباره سپاه نیست. طرز گفتار این خبررسانیها اما مشابهت سپاه با نیروهای شبه نظامی مانند حزبالله لبنان را به یاد میآورد. تو گویی که اینها نیروهای مسلحی هستند که غیر قانونی در ایران فعالیت میکنند
دو فرضیه در اینجا مطرح میشود. یا اینکه این خبرگزاریها، به عادت رایج مشغول تامیم دادن یافتههای تازهشان در کشورهای خاورمیانه به ایران هستند و یا اینکه میدانند چه میکنند و عمدا چنین سعی در انحراف افکار عمومی دارند
فرض اول از آنجا ناشی میشود که طی چند سال گذشته که جنگ در خاورمیانه در جریان بوده، غربیها مدام با مسائلی مواجه شدهاند که ظاهرا قبل از آن هیچگاه به چشمشان نیامده بود و در محاسباتشان جایی برای آن مسائل درنظر نگرفته بودند.از نمونه این مسائل میتوان به اختلافهای قومی و مذهبی در عراق اشاره کرد. قبل از شروع جنگ، فاکتور اختلافات عمیق مذهبی بین شیعه و سنی و یا اختلافات قومی کردها و عربها در چشم استراتژیست های غرب کوچک شمرده میشد. پس از وقوع این مسائل در عراق، یک سر همه تحلیلهایشان به این اختلافات ختم میشود. دردآور آنکه هنوز هم این موارد و ریشههایشان را به درستی درک نکردهاند و فقط طوطی وار این مورد را تکرار میکنند. مهم اینکه این یافتههایشان را به ایران هم تامیم میدهند و مسائل قومی و مذهبی ایران را هم با همان عینک میبینند. بدون درنظر گرفتن این فاکتور ساده که عراق کشوری است با قدمت ۷۰-۸۰ سال، تشکیل شده از اقوامی مختلف که به زور انگلیس شدند یک کشور و ایران کشوریست با قدمت قرنها که این اقوام در کنار هم زندگگی کردهاند. کشوری که حمله اعراب و مغول هم تمامیت ارضی و همبستگی اجرائش را از بین نبرد. نمیبینند که در ایران، ایرانی بودن مقدم است بر شیعه و سنی، بهایی، کلیمی، مسیحی یا لامذهب بودن. اما در عراق این مذهب و قومیت هست که مقدم بر عراقی بودن است.
اگر در ادامه این عادت غلط، دارند یافتههایشان را در مورد حزبالله و حماس به ایران تامیم میدهند، از این واقعیت غافلند و نمیبینند که در ایران، سپاه نیرویی قانونیست مانند ارتش. از قضا، در ایران، حفاظت مرزها اصولا به سپاه است و نه با ارتش. این اصلا امر جدیدی نیست و هیچ ربطی هم به احمدینژاد و قدرت گرفتن سپاهیها در ایران ندارد. در فرودگاههای کشور هم اگر دقت کرده باشید، سپاه است که مرز را کنترل میکند نه ارتش. ممکن است که سپاهیان از این قدرتشان سوء استفاده میکنند و این قدرت مطلقه را برای واردات قاچاق هزینه میکنند، اما به هر حال، حفاظت مرزها، کاری ورای وظیفه مرزبانی آنان نیست. در نتیجه قضیه آنها کاملا با نیروهایی مانند حزبالله لبنان متفاوت است
فرضیه دوم هم آن است که رسانهها آگاهانه سعی در انحراف افکار عمومی دارند. آنها میدانند که این ملوانان از طرف ایران دستگیر نمیشدند، مگر توسط سپاه اما با این حال سعی دارند که پیازداغ ماجرا را زیاد کنند و بگویند که سپاه نیروی خودسری جدای بدنه اصلی نیروهای نظامی ایران هست.
در این جنگ تبلیغاتی اما، ایرانیانی هم همصدا با این رسانهها، هیزم به آتش میریزند. مقالات منتشر شده در رسانههای انگلیسی زبان توسط بعضی روزنامهنگاران ایرانی گواه این مدعاست. ممکن است از خبرگزاریهای غربی انتظار درک تقسیم قوا در ایران نرود، اما از ایرانیانی که در این باب قلم میزنند، قطعا انتظار داشتن چنین درکی، زیاد از حد نیست. خاصه اینکه در این موقعیت حساس، چنین آتشافروزیهایی ممکن است به جنگی ختم شود که همه ما را در ندامت و پشیمانی غرق کند. افسوس بخوریم که چرا اگر کاری از دستمان بر میامده در پیشگیری این جنگ، انجام ندادیم. یا که بدتر از آن، چرا کاریکردیم که در برافروختن این جنگ نقش مثبتی بازی کردیم
باشد که جنگ و بلا از تمام مردمان جهان بدور باد
از روز اول این حادثه، مدام این جمله به گوش من خورده که این افراد توسط سپاه پاسداران دستگیر شدهاند که جدای از نیروی دریایی ایران است. دفعات اول ذکر این موضوع خیلی برایم مهم نبود. اما کم کم احساس کردم که ظاهرا تاکید خاصی روی این مسئله میشود و قصد بزرگنمایی این مسئله دارند که : این کسانی که ملوانان را دستگیر کردهاند، از سپاه هستند. جوری وانمود میشود که سپاه جزئی از نیروهای مسلح ایران نیست و بصورت خودسر هر کاری خواست میکند. البته این مسئله میتواند درست باشد. اما خودسری درباره همه در ایران صادق است و استثنایی درباره سپاه نیست. طرز گفتار این خبررسانیها اما مشابهت سپاه با نیروهای شبه نظامی مانند حزبالله لبنان را به یاد میآورد. تو گویی که اینها نیروهای مسلحی هستند که غیر قانونی در ایران فعالیت میکنند
دو فرضیه در اینجا مطرح میشود. یا اینکه این خبرگزاریها، به عادت رایج مشغول تامیم دادن یافتههای تازهشان در کشورهای خاورمیانه به ایران هستند و یا اینکه میدانند چه میکنند و عمدا چنین سعی در انحراف افکار عمومی دارند
فرض اول از آنجا ناشی میشود که طی چند سال گذشته که جنگ در خاورمیانه در جریان بوده، غربیها مدام با مسائلی مواجه شدهاند که ظاهرا قبل از آن هیچگاه به چشمشان نیامده بود و در محاسباتشان جایی برای آن مسائل درنظر نگرفته بودند.از نمونه این مسائل میتوان به اختلافهای قومی و مذهبی در عراق اشاره کرد. قبل از شروع جنگ، فاکتور اختلافات عمیق مذهبی بین شیعه و سنی و یا اختلافات قومی کردها و عربها در چشم استراتژیست های غرب کوچک شمرده میشد. پس از وقوع این مسائل در عراق، یک سر همه تحلیلهایشان به این اختلافات ختم میشود. دردآور آنکه هنوز هم این موارد و ریشههایشان را به درستی درک نکردهاند و فقط طوطی وار این مورد را تکرار میکنند. مهم اینکه این یافتههایشان را به ایران هم تامیم میدهند و مسائل قومی و مذهبی ایران را هم با همان عینک میبینند. بدون درنظر گرفتن این فاکتور ساده که عراق کشوری است با قدمت ۷۰-۸۰ سال، تشکیل شده از اقوامی مختلف که به زور انگلیس شدند یک کشور و ایران کشوریست با قدمت قرنها که این اقوام در کنار هم زندگگی کردهاند. کشوری که حمله اعراب و مغول هم تمامیت ارضی و همبستگی اجرائش را از بین نبرد. نمیبینند که در ایران، ایرانی بودن مقدم است بر شیعه و سنی، بهایی، کلیمی، مسیحی یا لامذهب بودن. اما در عراق این مذهب و قومیت هست که مقدم بر عراقی بودن است.
اگر در ادامه این عادت غلط، دارند یافتههایشان را در مورد حزبالله و حماس به ایران تامیم میدهند، از این واقعیت غافلند و نمیبینند که در ایران، سپاه نیرویی قانونیست مانند ارتش. از قضا، در ایران، حفاظت مرزها اصولا به سپاه است و نه با ارتش. این اصلا امر جدیدی نیست و هیچ ربطی هم به احمدینژاد و قدرت گرفتن سپاهیها در ایران ندارد. در فرودگاههای کشور هم اگر دقت کرده باشید، سپاه است که مرز را کنترل میکند نه ارتش. ممکن است که سپاهیان از این قدرتشان سوء استفاده میکنند و این قدرت مطلقه را برای واردات قاچاق هزینه میکنند، اما به هر حال، حفاظت مرزها، کاری ورای وظیفه مرزبانی آنان نیست. در نتیجه قضیه آنها کاملا با نیروهایی مانند حزبالله لبنان متفاوت است
فرضیه دوم هم آن است که رسانهها آگاهانه سعی در انحراف افکار عمومی دارند. آنها میدانند که این ملوانان از طرف ایران دستگیر نمیشدند، مگر توسط سپاه اما با این حال سعی دارند که پیازداغ ماجرا را زیاد کنند و بگویند که سپاه نیروی خودسری جدای بدنه اصلی نیروهای نظامی ایران هست.
در این جنگ تبلیغاتی اما، ایرانیانی هم همصدا با این رسانهها، هیزم به آتش میریزند. مقالات منتشر شده در رسانههای انگلیسی زبان توسط بعضی روزنامهنگاران ایرانی گواه این مدعاست. ممکن است از خبرگزاریهای غربی انتظار درک تقسیم قوا در ایران نرود، اما از ایرانیانی که در این باب قلم میزنند، قطعا انتظار داشتن چنین درکی، زیاد از حد نیست. خاصه اینکه در این موقعیت حساس، چنین آتشافروزیهایی ممکن است به جنگی ختم شود که همه ما را در ندامت و پشیمانی غرق کند. افسوس بخوریم که چرا اگر کاری از دستمان بر میامده در پیشگیری این جنگ، انجام ندادیم. یا که بدتر از آن، چرا کاریکردیم که در برافروختن این جنگ نقش مثبتی بازی کردیم
باشد که جنگ و بلا از تمام مردمان جهان بدور باد