دوزخی

گویند که دوزخی بود عاشق و مست - قولیست خلاف دل در آن نتوان بست گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود - فردا باشد بهشت همچون کف دست

Wednesday, November 30, 2005

عجب موضوع مزحکی شده این حلال نور دور هیکل بیقواره ا.ن. والا راستشو بخواین، من همیشه عمرم فکر میکردم که این چرندیاتی که اینها جلوی مردم میگن، برای خر کردن اونهاست. خوب نمی‌تونستم باور کنم که آدمی پیدا بشه و بتونه اینها رو باور کنه. تازه طرف مثلا دکتر هم
باشه. در نتیجه فکر میکردم برای قدرت و ثروت، می‌آیند و این چرندیات رو سرهم میکنند




اما بعد از دیدن این فیلم این کوتوله که مثل غربتیها دوزانو جلوی اون آخونده نشسته و با آب و تاب تعریف میکنه قضیه رو برای خودم و تو متاسف شدم. متاسف از اینکه مدیران مملکت واقعا انقدر خرند. چطور میشه چنین مملکتی رو با این همه مشکلات در دنیای فعلی، با این مدیران اداره کرد؟ عجب وضعی شده. خیلی عقبیم. بیش از اونکه به چشم میآید

توی اون فیلم، از جوادی آملی صدایی در نمیآید. اما هنوز هم من فکر میکنم که اون تایید کردنهای او، بیشتر مثل والدینی بود که وقتی بچه‌ای چرت و پرت میگه، سعی میکنند ساکتش کنند. در نتیجه حداقل امیدوارم که جوادی‌آملی امید من رو نا امید نکنه. یعنی حداقل او باور نداشته باشه این جفنگیاتی رو که این الاغ به هم میبافه. والا اینها همش از عقده خود کم بینیه

این نوشته ابراهیم نبوی تو روز خیلی باحاله. چقدر ملت خرافه پرستند!! قسمتیش رو اینجا بخونید و باقیش رو میتونید تو سایت روز دنبال کنید

این باورهای زلال هم خیلی موضوع مهمی است. من تا به حال متوجه نشده بودم که تخریب برج و باروی باورهای زلال ملت غیب باور چقدر چیز بدی است. موضوع آقای هاپوی امام رضا هم دارد به تدریج تبدیل به یک موضوع ناموسی- فلسفی می شود. وب سایت انتخاب امروز جوابیه دندان شکنی علیه روزنامه جمهوری اسلامی چاپ کرد و ماجرای سگ حرم امام رضا را دوباره مطرح کرد. سالها قبل در امامزاده هارون ولایت در اصفهان یک بز تبدیل به مظهر باورهای اعتقادی امت شهیدپرور شده بود و این ملت به دلیل اعتقادات قلبی شان، آنقدر به بز بدبخت به جای علف و یونجه، نقل و نبات و پولکی و نان خامه ای دادند که حیوان زبان بسته در عرض دو ماه اضافه وزن پیدا کرد و در اثر بیماری قند باد کرد و درگذشت. وب سایت انتخاب امروز خبر سگ امام رضا را دوباره در صفحه اول گذاشت و موضوع دستگیری کلاهبردارانی را که با استفاده از این سگ مظلوم می خواستند کلاهبرداری کنند، تکذیب کرد. انتخاب در جواب به روزنامه جمهوری اسلامی خبر این روزنامه را دروغ و بافته های ذهن بیمار برای ایجاد تردید و تخریب برج و باروی باورهای زلال مردم غیب باور و عاشق اهل بیت دانست

وجود یک سگ خودبخود نمی تواند معجزه باشد، مگر اینکه این سگ یک کار خاصی کرده باشد، مثلا حفاظ نورانی دوروبرش بوجود بیاید، یا اتفاقی بیفتد که هیچ کس موقع تماشای سگ مژه هم نزند، یا مثلا سگ امام رضا شروع کند به سخنرانی کردن، یا اینکه یک کاری بکند که عجیب و غیرمنتظره باشد. برای همین از برادران تقاضا می شود که شیرینکاری سگ مربوطه را یک جوری نشان دهند.

Sunday, November 27, 2005

رییس جدید دانشگاه تهران

میگه به کجا برم این درد را؟ آخه دیگه همه جوره داریم میریم تو ... امام زمان. معلوم نیست اینها برای مملکت چه نقشه‌ای کشیدن. اما از قرار معلوم، چهار نعل تشریف میبرند به داخل مقعد مطهر و ما رو هم دارن با خودشون میبرند. آخه چطور میشه رییس قدیمی‌ترین و مهمترین دانشگاه مملکت رو کرد یه آخوند پاپتی مرده خور؟ ببینم، بالاخره لازمه یه همچین شغلی، مگه این نیست که حداقل خودت یه درسکی تو دانشگاه خونده باشی؟ تو حوزه علمیه قم، چقدر از علم سرشون میشه که شاگرد اونجا بشه رییس دانشگاه.



اصلاخود اینها قبول میکنند که رییس حوزه قم مثلا بشه یکی از فارق‌التحصیلان دانشگاهها؟ این
مملکت داره خر تو خر تر از اونی میشه که تا حالا بوده

میگن که طرف تو دانشگاه استاد هست. میدونید، مسئله اونجاست که آخه اون درجه استادیش هم قلابیه. آخه خودش مدرک دانشگاهی نداره. فقط به برکت این انقلاب کوفتی و اون شورای انقلاب کوفتی ترشه که این گه تونسته تو دانشگاه درس بره. حالا مدعی هم میشن. والا که آدم نمیدونه چی بگه. امیدوارم اونهایی که مرغشان یک پا داشت و نرفتند رای بدند، فهمیده باشند که چه گهی زدند. فقط هزینه فهمیدن این افراد برای ایران بسیار زیاد بوده. امیدوارم روزی برسه که بشه جبرانش کرد

Friday, November 25, 2005

عجب هوایی شد اینجا ها. خوشبحال اونها که زیر آفتاب ۲۵ درجه، میتونند برن تو دریا شنا کنند. لامذهب از صبح داره برف میاد. عجیبه والا. هنوز زمستون هم نشده آخه. حالا باز پدرشو بیامرزه که بارون نمیاد. این یکی خوبه حالا. فقط سرده خیلی. خوبیش اینه که آخره هفتست و میشه مثل خرس چپید تو خونه و حال کرد

Wednesday, November 23, 2005

وطن

Monday, November 14, 2005

قطعه ۳۳ بهشت زهرا، یادگار عاشقان ایران است، فارغ از مرام و مسلکشان. هر چه کنند هم نمی‌توانند آن را از ذهن تاریخ این سرزمین پاک کنند



Friday, November 11, 2005

خودمونیم، این عصار هم بعضی وقتها میزنه به صحرای کربلا، اما دمش گرم که چه غوغایی میکنه

خوب، این هم از دومین شخص پیشنهادی ا.ن برای وزارت نفت. طرف آنقدر اوضاعش خراب بود (بخون ... گهی بود) که پاش به اون بالا نرسیده، خودش رفت کنار. عجب دورانی شده ها

خوشحالم که در این مملکت با این همه خفقان و جلوگیری از اطلاع رسانی، باز هم صداها آنقدر بگوش می‌رسند که نگذارند عده‌ای اینچنین بر ثروت این سرزمین تکیه بزنند. خیلی جالب بود که در میان این جناح راستی ها، بیشترین مخالف وجود داشت. دلم میخواد بدونم که آیا واقعا صادقانه به مخالفتی که کردند اعتقاد دارند یا این هم از روی باند بازی بوده. به نظرم اما این یک مورد از روی اعتقاد بوده. یعنی این طرف رو دزد و روهم‌انداز میدونستند و به همین خاطر بهش رای ندادند

فقط یک نکته بد در این قضیه وجود داشت. البته نه اینکه جدید باشه ها. فکر کنم تخم لق این طرز فکر رو کمونیستها از زمان انقلاب تو فکر این ملت کاشتند. منظورم این حرفه که میگه هرکی پولداره، لزوما دزده. آخه من منطق این حرف رو نمی‌دونم از کجاشون می‌آرند. چرا ازرش فکر، کار و تلاش را نادیده می‌گیرند؟ چرا باید پاپتی باشی تا درستکار باشی؟ نمی‌خوام از محصولی دفاع کنم. اما فرض محال که محال نیست. اگه این بابا، از روی کار و تلاش و فکر خوب به این پول هم رسیده بود، جماعت هوچی‌گر، باز هم همین حرفها رو میزدند و در پی تخریب اون بودند. خوب معلومه که در چنین جوی و مملکتی، سرمایه هیچگاه امنیت نداره و همیشه در خطره. چون ممکنه هر آیینه یک چنین حرفی و جمله از کجا آورده‌ای، تلاشهای یک عمر را به باد بده. خلاصه اینکه این مدل فکری رو باید در این جامعه اصلاح کنیم. البته در کنارش هم باید فرصتهای یکسان را برای همه فراهم کنیم که هرکه قابلیتش را داشت - به فقط انکه رابطه داشت - بتواند به بالاترین ثروت هم برسد. اصلا نوش جونش هرکی از پی تلاش و فکر بکر، پول گیرش اومده. البته امیدوارم متوجه باشید و فکر بکر را مترادف با زیرآبی رفتن نگیرید

به هر حال وضعیت این طرف که معلوم بود و چه خوب که برای اولین بار در این جمهوری، مردم از روابط پشت پرده ضرر نکردند. مثل اینکه هنوز برای پیشرفت در جامعه ما نور امیدی کورسو میزنه

Thursday, November 10, 2005

بازهم اسلامیست ها در جای دیگری از جهان جان مردم را گرفتند. در اردن در سه هتل بمبهای انها، جان انسانها را گرفت. در یکی از این امکن، جشن عروسی هم برپا بود که به عزا تبدیل شد

من فقط مانده‌ام معطل که چرا این مردم اصرار دارند که این اسلام نیست که باعث این فجایع است. آخه چرا همش خودشون رو به حماقت میزنند؟ طرف داماد بدبختی که در این جریان کلی اطرافیانش رو از دست داده، به خبرنگار سی ان ان میگفت که این اسلام نیست!!! آخه اگه اسلام نیست، پس چیه بابا