سکوت خاتمی
سلام عليكم
از اينكه تنها 3 دقيقه از وقتتان را اختصاص دادهايد تا بتوانم رودررو و بيپرده حرفهايم را با شما در ميان بگذارم سپاسگزارم.
در چند روز گذشته با بسياری از دوستان مشورت كردم كه به شما چهها بگويم و متاسفم و خيلی متاسفم كه بسياری از دوستانم با اين نظر موافق بودند كه من امروز در مقابل شما بايستم و فقط 3 دقيقه سكوت كنم. هيچ نگويم و فقط سكوت كنم.... سكوت!
رييس جمهور منتخب من
اگرچه شما چند سالی هست كه با دانشگاهها قهر كردهايد و ديگر عادت كردهايم 16آذرها منتظرتان نباشيم, اما من ميخواهم يك چيز را به شما بگويم فقط يك چيز.... و اين يك حرف نه اعتراض است و نه انتقاد و نه حتی فريادی كه ديگر حوصله آنرا هم نداريم , تنها درددلی است از دلی به دلی... اميد آنكه راه اين دو دل هنوز باز باشد ....
آقای خاتمی عزيز
كوی دانشگاه را كه هنوز بياد داري, آنروز كه در برابر ظلمی كه به ما شد و بهجای مهاجمان همدرسان ما به زندان رفتند شما سكوت كردی و به ما گفتی كه سكوت كنيم.... همه چيز از آن روز آغاز شد.
همه چيز از آنروز آغاز شد كه به يكباره 16 روزنامه تعطيل شد و شما سكوت كردی و به ما آموختی كه سكوت كنيم.... از آنروز كه استاد ما به اعدام محكوم شد و شما سكوت كردی و به ما آموختی كه سكوت كنيم.... از آنروز كه وزير ما در اعتراض به عدم پيشرفت برنامه توسعه علمی دانشگاهها كنار رفت و شما سكوت كردی و به ما آموختی كه ساكت باشيم.... از آنروز كه ناعادلانه ترين انتخابات تاريخ كشوربرگزار شد و شما سكوت كردی و به ما اموختی كه ساكت باشيم.... از آنروز كه يكی يكی همكلاسان ما به هيات يك زندانی درآمدند و شما سكوت كردی و به ما آموختی سكوت كنيم.... از روزی كه انتقاد جرم اول مملكت ما شد و شما سكوت كردی و انتقادی نكردی و به ما آموختی كه دم نزنيم....
و اينك ماييم و اين سكوت تلخ ميراثی كه از شما داريم ومن اكنون به درد ميگويم كه آقای خاتمی برای ما جوانان كه كارچندانی نكردی ديگر چرا با ما چنين كردی. چرا نسل پرشور خرداد 76 و حتی خرداد 80 بايد اكنون جز سكوت و انزوا و نااميدی چيز ديگری نداشته باشد و من به صراحت ميگويم كه شما مقصري!
اين نه اعتراض است, نه انتقاد و نه حتی فريادی كه ديگر حوصله آنرا هم نداريم , تنها درددلی است از دلی به دلی... اميد آنكه راه اين دو دل هنوز باز باشد ....
آقای خاتمی عزيز
سكوت خودرابشكن تا سكوت سنگين حاكم بر نسل ما شكسته شود. به حرف آ تا ما به شوق بياييم. با ما سخن بگو... برای ما از خودمان بگو .... از قدرتی كه داريم .... از اينكه می توانيم آينده كشورمان را خودمان آنگونه كه ميخواهيم رقم بزنيم....از اينكه بالاخره روزی نسلی ميروند و نسل ما جای آنان را خواهد گرفت و ما بايد برای آنروز آماده باشيم.... برای ما از خودمان بگو .... از اينكه بايد به صحنه بياييم .... از اينكه بايد بگوييم چه ميخواهيم..... از اينكه اگر ما چيزی بخواهيم ....اما ترا به خدا ديگر شعار نده و با اينچنين جلسات نمايشی به دنبال خوش كردن دل ما نگرد كه حوصله مان از اين نيز به تنگ امده.
آقای خاتمی عزيز
سكوت خود را به درستی بشكن تا سكوت سنگين حاكم بر نسل ما شكسته شود..... فرصت كوتاه است. فقط همين. (پرشين بلاك)